رهنمودهای مدیریتی(2)
۱۰۱ - بیشتر مردم در اوقاتی موفق می شوند که
مردم دیگر آن اوقات را به هدر می دهند .
۱۰۲ - همان طور که طلا
بدون ساییدن و صیقل دادن طلا نمی شود ، انسان هم بدون تحمل سختی کامل نمی شود
.
۱۰۳ - هرگز نباید به آنچه
به دست آورده اید ، قانع شوید ؛ بلکه پیوسته و مستمر در صدد پیروزی ها و موفقیت
های جدید باشید .
۱۰۴ - مدیر باید بیشترین
وقت آزاد را در اداره داشته باشد نه آنکه کمترین وقت را .
۱۰۵ - برای انجام کار
باید مسوولی را با قید زمان پایان کار تعیین کنید .
۱۰۶ - به کارکنان بگویید
روی مساله فکر کنند و پیشنهاد مکتوب بیاورند .
۱۰۷ - بهترین شیوه رشد و
مسوولیت پذیری افراد واگذاری کار و اختیار و مسوولیت دادن به آنان است
.
۱۰۸ - کار را توصیف کنید
؛ برای آن مسوول انتخاب نمایید ، زمان برای انجام آن تعیین کنید و نظارت مستمر
داشته باشید .
۱۰۹ - یکی از عوامل
بازدارنده در کارها ترس از شکست است .
۱۱۰ - در بعضی از کارها
باید ریسک کرد و دل به دریا زد .
۱۱۱ - امنیت شغلی افراد
در گرو توانایی و ارتقای کاری آنان است .
۱۱۲ - اشتیاق رونق بخش
زندگی است . بدون داشتن شوقی در سر ، موفق نمی شوید .
۱۱۳ - هر تغییری در زندگی
را باید از ذهن و فکر آغاز کرد .
۱۱۴ - بسیاری از افراد ۹۰
در صد مطلوب های زندگی را فراموش می کنند و به ۱۰ در صد نامطلوب ها می اندیشند و
می پردازند و لذا همیشه در گرفتاری و ناراحتی به سر می برند .
۱۱۵ - همیشه نباید به
آنچه ندارید بیندیشید و از آنچه که دارید ، غفلت کنید .
۱۱۶ - عبادت ، شادی ، لذت
، احساس موفقیت ، تفریح و گردش ، ورزش ، ارتباط با خانواده و همکاران را به زندگی
خود راه دهید . جهان در حال ذکر ا... ، نغمه خوان و رقص کنان و پای کوبان به پیش
می رود .
۱۱۷ - اگر خود را دوست
بدارید ، دیگران را هم دوست خواهید داشت . خویشتن دوستی و عزت نفس ، نیرومندترین
اصل حیات است .
۱۱۸ - آنان که قلب شان
آشیانه عشق و محبت است ، از چنان قدرتی برخوردارند که هیچ نیرویی توان مقابله با
آنان را ندارد .
۱۱۹ - موضوع ، حجم و
اهمیت کار خود را با همسرتان در میان بگذارید تا از ایجاد درگیری خانوادگی جلوگیری
شود .
۱۲۰ - زمام امور خود به
دیگران سپردن ، سبب شرمندگی است .
۱۲۱ - هر شب قبل از خواب
مهم ترین مساله یا کارهای فردای خود را در ذهن مرور کنید .
۱۲۲ - در پایان هر هفته
عملکرد هفته را ارزیابی و برنامه هفته آینده را در دفتری یادداشت کنید
.
۱۲۳ - فهرست کارهای مهم
را بنویسید و همه روزه از خود سوال کنید چه میزان از وقت کاری من صرف امور مهم شده
است .
۱۲۴ - تنبلی یک عادت است
، می شود آن را با تکنیک تغییر داد .
۱۲۵ - در دفتر یادداشت
خود فهرست موانع رسیدن به اهداف خود را بنویسید .
۱۲۶ - در زمینه های زندگی
فردی ، خانوادگی و حرفه ای اهداف دهساله ، پنجساله ، دوساله ، یکساله ، یکماهه ،
هفتگی و روزانه برای خود داشته باشید .
۱۲۷ - زندگی ما اثر هنری
ماست .
۱۲۸ - سرچشمه و منبع
توانایی در خود شماست ؛ این را خداوند در نهادتان به ودیعه گذاشته است ، باید از
داشتن آن احساس ارزشمندی کنید .
۱۲۹ - افکار ، باورها و
تصویرهای ذهنی ما بزرگ ترین سرمایه ما هستند و بهترین دوست هر کس تصویر ذهنی خود
اوست .
۱۳۰ - زندگی باید با شور
و هیجان ، هدف دار ، با روح و نشاط باشد . باید بدانیم و سوال کنیم چه کسی هستیم ؟
کجا می رویم و برای بهبود کیفیت زندگی فردی ، خانوادگی و سازمانی چه کاری از دست
ما ساخته است ؟
۱۳۱ - رنج و کسالت و
داشتن تصویر منفی از زندگی نباید سر تا سر وجود ما را تسخیر کند
.
۱۳۲ - قدرت تصویر ذهنی ،
تعیین کننده موفقیت ها و ناکامی های هر فرد است . تصویر مثبت از ما انسانی قدرتمند
می سازد .
۱۳۳ - یاد بگیرید که از
زمان به نحو مطلوب استفاده کنید .
۱۳۴ - احساسات خود را
بروز دهید و در دل حبس نکنید .
۱۳۵ - از تحقیر کردن ، مچ
گیری ، ملامت کردن ، مخالفت کردن ، تحکم و تحمیل کردن بپرهیزید . احساس مهم بودن ،
محترم بودن و محبوب بودن را در خود و دیگران پرورش دهید .
۱۳۶ - چهره شاد و نگاه
مشتاقانه همراه با تبسم ، می تواند هر کس را به خود جلب کند .
۱۳۷ - هنر گوش دادن موثر
را بیاموزید .
۱۳۸ - از این که در نظر
افراد ، اشخاص مرموزی شناخته شوید ، باید پرهیز کنید چون با این روش نخواهید
توانست دوستی آنان را جلب کنید و در نتیجه تنها و منزوی خواهید شد
.
۱۳۹ - به کارکنان بگویید
که چه احساس شیرینی در مورد کار درست آن ها دارید .
۱۴۰ - ملاک موفقیت ما به
دست آوردن دل افراد و مردم است .
۱۴۱ - پیروزمندان تشنه
آموختن ، امین و درستکارند ؛ خود را با مشکلات و مسایل تطبیق می دهند ؛ پیوسته بر
موفقیت های گذشته تمرکز می نمایند ؛ شکست ها را به دید تجربه نگاه می کنند ؛
موفقیت ها را در نظر خود حک می کنند ؛ افکار مثبت را در ذهن خود پرورش می دهند ؛
شخصیت خود را کمال می بخشند و در حد استانداردهای بالا نگاه می دارند ؛ آنان خود
ناخدای کشتی زندگی شان هستند ؛ حوادث را به وجود می آورند ؛ حصار شکنند ؛ همیشه به
راه حل ها می اندیشند نه به خود مشکل ؛ هدف دارند و فهرست اهداف و فعالیت هایی را
که باید انجام دهند ، همیشه به همراه دارند .
۱۴۲ - فرد بی هدف ، مثل
کشتی بدون راهنما ست .
۱۴۳ - ارج گذاشتن به
دیگران بهترین وسیله برقراری ارتباط با آنان است .
۱۴۴ - شما همانی می شوید
که فکر می کنید .
۱۴۵ - تلاش کنید قسمتی از
وقت خود را صرف پیشگیری از بروز مشکلات کنید .
۱۴۶ - قسمتی از امور را
به افراد توانا تفویض کنید ، ولی بر عملکردشان نظارت داشته باشید
.
۱۴۷ - آموزش مداوم را یکی
از وظایف خود بدانید .
۱۴۸ - موفقیت شما به دو
عامل بستگی دارد .
- انجام وظایف خود به نحو احسن
- سازماندهی مناسب نیروی انسانی و تفویض اختیار به آنان
.
۱۴۹ - فهرست وظایف خود را
هر چند وقت مرور کنید .
۱۵۰ - در تمام اوقات خدا را بر همه اعمال خود حاضر و ناظر بدانید
.
۱۵۱ - روش اداره جلسه ،
تهیه صورتجلسه ، پیگیری کارها و تعیین موضوع جلسه را بیاموزید
.
۱۵۲ - روش تهیه گزارش های
علمی – تحلیلی ، تفصیلی و کوتاه را بیاموزید و تلاش کنید همکاران شما در سازمان
تان آن را بیاموزند .
۱۵۳ - کم کاری کارکنان
یکی از مهم ترین دلایل رکودهاست که عامل آن مدیران هستند .
۱۵۴ - مدیریت شما با
عملکردتان سنجیده می شود .
۱۵۵ - از کارکنان و
مدیران بخواهید به طور اداری مشکلات مهم واحد را فهرست و راه حل های مورد نظرشان
را هم ارایه نمایند . تا زمانی که مشکل حل نگردیده است ، همیشه آن را تکرار کنید و
در صفحه خلاصه گزارش با خط درشت بنویسید .
۱۵۶ - برای حل مشکلات
واحدهای سازمان ، گروهی کارشناس را مامور کنید تا به بررسی مشکل پرداخته ، راه حل
ارایه نمایند .
۱۵۷ - گروه کارشناس مامور
بررسی و ارایه راه حل مشکلات به عنوان یک منبع اندیشه کاری و یک ابزار حل مساله در
مدیریت شما خواهند درخشید .
۱۵۸ - مدیریت باید کارش
را انجام دهد و لو مشکلات فراوان باشد ، راه حل ها هم فراوانند
.
۱۵۹ - فضای یادگیری ،
خلاقیت نوآوری ، تلاش ، انضباط ، سختکوشی ، ارتقای توانایی و رقابت سالم را در
سازمان خود فراهم کنید .
۱۶۰ - تلاش کنید که افراد
توانا ، با تجربه ، با انگیزه ، مجرب ، عاشق کار ، کسانی که در پی رسیدن به اهداف
سازمانی شما هستند ، با هوش ، با معلومات و متخصص را جذب و سازماندهی نمایید و
قدرشان را بدانید .
۱۶۱ - همیشه از انتقاد سازنده استقبال کنید ؛ به افرادی که فکر جدید دارند ،
جایزه بدهید . بهتر است اشتباهات شما را همکاران تان تذکر دهند
.
۱۶۲ - اگر فکر می کنید
فردی مستحق تذکر و تنبیه است ، سعی کنید این کار خصوصی انجام شود
.
۱۶۳ - کار کردن برای کسی
که او را تحسین می کنید و برای وی احترام قایل هستید خوشایند و دلپذیر است
.
۱۶۴ - کارها را تقسیم
کنید به ؛ مهم و فوری ، مهم اما غیر فوری ، فوری اما غیر مهم ، کم اهمیت و غیر
فوری ، بیهوده و وقت گیر .
۱۶۵ - روش کار
:
- فهرست اهداف دراز مدت خود را بنویسید
.
- درجه اولویت این اهداف را تعیین کنید و مقابل هر هدف
بنویسید .
- فهرست کارهای لازم برای نیل به اهداف با اولویت « یک » را
تهیه کنید .
- درجه اولویت این کارها را تعیین کنید و کارهای با اولویت
« یک » را مشخص نمایید .
- برنامه زمانی انجام کارهای مشخص با اولویت « یک » را تهیه
کنید .
- کارهای با اولویت « یک » را طبق برنامه انجام دهید .۱۶۶
- برای صرفه جویی در وقت ، شما می توانید
:
الف – بار کاری تان را کم کنید ؛
- تفویض اختیار کنید .
- به درخواست های ناروا نه بگویید .
- کوله بار وظایف دیگران را به پشت نگیرید
.
ب – تند تر کار کنید ؛
- جلو راهزنان وقت خود را بگیرید
- کارهایتان را از روی « چک لیست » انجام دهید
.
- درجه اولویت هر کار را تعیین ، و به ترتیب اولویت کار
کنید .
- از آخرین تکنولوژی موجود بهره بگیرید
.
- به گردش کاغذ در محل کارتان نظم بدهید
.
- روز به روز سعی کنید بهتر گوش کنید .
- برای فکر کردن وقت کافی در برنامه تان بگنجانید
.
۱۶۷ - راهزنان وقت
:
- عدم برنامه ریزی
- در نظر نگرفتن اولویت ها
- تعهد کار بیش از اندازه
- شتابزدگی در کارها
- خودداری از تفویض اختیار
- شرکت در جلسات غیر ضروری
- مدیریت در بحران
- نداشتن قاطعیت در تصمیم گیری
- انجام کارهای دون پایه
- سلام و تعارف بیش از اندازه با دیگران
- تلفن های مزاحم و طولانی
- مطالعه مطالب غیر ضروری و کم اهمیت
- پذیرایی از مهمان های ناخوانده
- مشغول شدن به کارهای کم اهمیت
۱۶۸ - نمونه های « دزدی »
وقت :
- دیر آمدن و زود رفتن
- وقت ناهار طولانی
- وقت استراحت / چای طولانی
- تمارض ( مرخصی استعلاجی )
- تلفن های خصوصی زیاد
- کارها را به اضافه کاری کشاندن
- گفتگوهای خصوصی زیاد با همکاران
- مطالعه روزنامه و کتاب نامرتبط با کار
- انجام کارهای خصوصی
- وقت گذرانی های بیهوده
۱۶۹ - سفارش های صاحب
نظران در باره مدیریت صحیح زمان :
- دستیابی به موفقیت در زندگی منوط به اجرای اصل « حذف و انتخاب
» است : انتخاب بین کارهای با ارزش و بی ارزش . اگر می خواهید وقت کافی برای انجام
کارهای با ارزش پیدا کنید ، باید همه کارهای بی ارزش را از برنامه زندگی تان حذف
کنید .
- هر گاه آموختید که چگونه در مقابل درخواست های ناروای
دیگران بدون احساس گناه « نه » بگویید ، وقت و انرژی کافی برای رسیدن به اهداف با
ارزش خود پیدا خواهید کرد .
- وقت عامل اساسی موفقیت : در وقتتان صرفه جویی و آن را
عاقلانه سرمایه گذاری کنید .
- همیشه از خود بپرسید کجا و چگونه می توانم با صرف کمترین
وقت بیشترین بازدهی را بدست آورم .
- بخاطر داشته باشید که دلیل شکست بسیاری از طرح ها غلط
بودن آن ها یا اجرای غلطشان نیست بلکه نامناسب بودن زمان اجرای آن هاست
.
- تخصیص وقت کم برای انجام یک کار به اندازه تخصیص وقت زیاد
برای آن مضر است .
- به محض آن که در هر زمان بهترین کاربرد وقت خود را تشخیص
دادید ، در انجام آن لحظه ای درنگ نکنید .
- برای صرفه جویی در وقت ، کارهایتان را هنگامی انجام دهید
که دیگران به فکر آن هم نیستند .
- طبق اصل ۸۰ / ۲۰ ، از هر ده کاری که باید انجام دهید
دوتای آن ۸۰ در صد از نتیجه مطلوب تان را عاید می کند . آن دو کار را مشخص کنید ،
به آن ها اولویت بدهید ، و با یک برنامه ریزی درست فورا ً به انجام آن ها اهتمام
ورزید .
- بدانید دنبال چه هستید ، برای آن برنامه داشته باشید ، و
طبق برنامه خود عمل کنید .
• سفارش های آقای « لیکین » در باره مدیریت زمان
:
- اهداف خود را بنویسید و درجه اولویت آن ها را تعیین کنید
.
- فهرست کارهای روزانه تان را با قید درجه اولویت تنظیم
کنید .
- هر روز را با کارهای مهم ( نه کم اهمیت ) شروع کنید
.
- همیشه از خود بپرسید : « هم اکنون ، بهترین کاربرد وقت من
چیست ؟ »
- هر ورق کاغذ را فقط یک بار از زیردستان بگذرانید
.
- کاری را که قرار گذاشته اید انجام دهید ، همین حالا شروع
کنید .
۱۷۰ - آموزش به کارکنان
کمک می کند تا آن چیزی را که برای شغل خود مورد نیاز دارند فراگیرند و از این طریق
به سطح مطلوبی از عملکرد دست یابند .
۱۷۱ - آموزش کارکنان باعث
کاهش هزینه های مواد اولیه و تولیدات شده و جلوی اتلاف وقت ، هزینه و سرمایه را می
گیرد و کیفیت محصولات و خدمات را بالا می برد .
۱۷۲ - آموزش در کارکنان
انگیزه ایجاد می کند .
۱۷۳ - آموزش کمک می کند
تا غیبت و اخراج کارکنان ، حوادث و سوانح در محیط کار ، نارضایتی و شکایت و درگیری
های سازمان کاهش یابد .
۱۷۴ - آموزش به توسعه
مهارت های فردی ، روش های بهتر و روابط حسنه در محیط کار کمک می کند
.
۱۷۵- پرسش های مدیریتی
:
- چه می خواهیم انجام دهیم ؟ ( منظور و مقصود اصلی / هدف
)
- چگونه می خواهیم به نتیجه برسیم ؟ ( روش انجام کار )
- چه امکاناتی در اختیار داریم ؟ ( شرایط
)
- زمان مورد نظر چه مدتی است ؟ ( حدود )
- نحوه پیگیری و نظارت چگونه است ؟ ( معیارها
)
۱۷۶ - گذشته را باید
خواند در گذشته نباید ماند .
۱۷۷ – مدیران برجسته
ساخته می شوند ، خلق نمی شوند .
۱۷۸ - ارزش ذره ای تصویرسازی
در ذهن از رطلی عملکرد بیش تر است .
۱۷۹ - مردم برای سازمان
ها مساله ساز نیستند . سازمان ها برای کسانی که مانع مسیر اهداف شان شوند ، مساله
می سازند .
۱۸۰ - شکست اکثراً ناشی
از نبود کارمایه است ، نه نبود سرمایه .
۱۸۱ - دانش تنها وسیله
تولید است که تابع « بازده نزولی » نمی شود .
۱۸۲ - شناخت انسان نسبت
به گذشته و حال خود می تواند آینده او را تضمین کند .
۱۸۳ - یک خار تجربه ، به
یک صحرای سراسر دانش و اطلاعات می ارزد .
۱۸۴ - وعده ها همه کذب
است و ریا ولی انسان سخنی را که مایل است بشنود می شنود و بقیه را ناشنیده می گیرد
.
۱۸۵ - آدمی صفتی خاص را
با عمل مداوم ، به شیوه ای خاص کسب می کند .
۱۸۶ - آنچه چرخ صنعت را
به حرکت در می آورد ، امید به پیشرفت است نه خود آن .
۱۸۷ - آن گاه که عده ای
گرد آیند ، آن کس که حکیمانه ترین پند را به تو می دهد می تواند تو را رهنمون باشد
. انسان تنها ، کاردانی کمتر و ذکاوت کم مایه تر دارد .
۱۸۸ - برای بیان حقیقت ،
دو فرد دخیلند ، یکی گوینده و دیگری شنونده .
۱۸۹ - کم رنگ ترین جوهر
از بهترین حافظه واضح تر است .
۱۹۰ - هیچ چیز آزار دهنده
تر از رسیدن فردی دون پایه به مقامی بلند پایه نیست .
۱۹۱ - اگر قرار است
مشارکت به عنوان ابزاری برای کمک به سعادت و سلامت انسان به کار رود ، باید به
گونه ای باشد که نه تنها تفاوت های موجود در دانش و توان افراد بلکه برتری عقل بر
احساس در تصمیم گیری های سازمانی را مشخص کند .
۱۹۲ - برنامه ریزی چیزی
است که قبل از اقدام به کاری انجام می شود تا هنگام انجام آن دچار سردرگمی نشویم
.
۱۹۳ - هیچ کس تسلیم زور
نمی شود مگر جبری در میان باشد .
۱۹۴ - رفتار انسانی برای
شکل گیری و بروز خود سه مرحله را پشت سر می گذارد . ابتدا شناخت و بینش برای انسان
پیدا می شود و به دنبال آن یک گرایش متناسب با آن شناخت در نفس و روان وی پدید می
آید که اصطلاح فنی آن همان « ارزش ها » است . این شناخت ها و ارزش ها با هم شکل
عمل را تعیین می کنند و در رفتار منعکس می شوند .
۱۹۵ - به هر فرد به طور
یکسان پاداش ندهید .
۱۹۶ - آگاه باشید که
واکنش نشان ندادن ( بی اعتنایی کردن ) می تواند اصلاح کننده رفتار باشد
.
۱۹۷ - مطمئن باشید که به
کارمند خود گفته اید چه رفتاری مورد تقویت قرار خواهد گرفت .
۱۹۸ - مطمئن شوید که به
کارمندان خود گفته اید چه کاری غلط است .
۱۹۹ - افراد را در حضور
دیگران مجازات نکنید .
۲۰۰ - منصف باشید
.