کارکردهای مدیریت

۸ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است


درنگی بر موانع توسعه یافتگی ایران (بخش دوم)

بنا به اعلام رسمی در حال حاضر بیش از 440 هزار نفر به عنوان مدیر در دستگاههای اجرایی کشور اشتغال به کار دارند. این در حالی است که تعداد کارمندان کشور ژاپن با جمعیت 127 میلیونی جمعاً 300 هزار نفر است و ما در ایران با 75 میلیون جمعیت 1.5 برابر کل کارمندان ژاپن، فقط مدیر داریم!

طبق آخرین آمارها، در حال حاضر در کشور حدود 3600 سازمان و دستگاه اجرایی، نزدیک به 4 میلیون کارمند حقوق بگیر و 4.5 میلیون نفر بازنشسته مستمری بگیر داریم.
مرتضی نظری

پژوهشگر آموزش و پرورش و توسعه انسانی
منبع: www.asriran.com


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۴ ، ۲۰:۰۶
حسین حیدری تبار(استرون)

مدیریت از دیدگاه اسلام

    مدیریت در اسلام نکته ای بس ظریف و در عین حال پیچیده است . امری دنیوی و اخروی است . مسأله ای چند بعدی و حساس است که غفلت از هر کدام از این جنبه ها اسلامی بودن آن را خدشه دار می سازد . مدیریت در اسلام در وهله اول از اعتقاد و ایمان سرچشمه می گیرد ، این اعتقاد که جهان هستی بر اساس حکمت و اندیشة متعالی ذات اقدس خداوندی آفریده شده و غرض از آفرینش انسان معرفت الله و تعالی انسان است ، نهایتاً مدیریت در اسلام در جهت تعالی انسان گام بر می دارد .

با شرحی که گذشت مدیریت در اسلام مبتنی بر رهبری تشکیلات و اداره کردن امور مختلف بر پایه مبانی فکری و اعتقادی دین مبین اسلام است . در واقع ، هدف اسلام است ، آنچه که ما بعنوان دورنما نهایتاً می خواهیم به آن برسیم ارزشهای اسلامی است .

   در این شیوه مدیریت ، هدف رسیدن به حق است ؛ رسیدن به معشوق و معبود است ، و در این راه باید ضوابط و شرایطی رعایت شود و از هر وسیله ای قانونی که بتواند برای حفظ و پیشرفت کار مؤثر باشد در چهارچوب همان اعتقادات و ارزش ها و ... که ذکر آن گذشت ، استفاده شود . در مفهوم مدیریت از دید اسلام ، یکسان بینی ، عدالت ، سعه صدر ، اخلاق نیک ، شجاعت و ... وجود دارد . تبعیض در این نوع مدیریت مطرود و محکوم است .

مدیریت در اسلام وسیله ای برای ارضای منافع شخصی و دنیوی نیست ، از این رو کسی که بر مسند مدیریت نشسته است باید در جهت صحیح از این مهم بهره جوید ، زیرا این مسند می تواند وسیلة مناسبی باشد برای کسانی که می خواهند نیازهای روحی و روانی خویش را در جهت معین ارضاء نمایند. اینگونه افراد از این سمت و منصب برای تاخت و تاز نیات خویش استفاده می کنند .

این مدیریت ، مدیریت اسلامی نیست ، آنگونه رهبری و هدایتی نیست که هدفش خدمت باشد ، آن مدیریتی نیست که وسیله ای باشد که مقدمات پیشرفت  انسان را فراهم سازد و وسیله ای برای رشد و تعالی انسانها باشد . این مدیریت صرفاً در جهت اهداف و امیال شخصی فرد مدیر است ، مدیریتی است که هدایت کنندة‌ آن نفس است و تهذیب نفس در آن نقشی ندارد . وسیله نیست، هدف است، هدفی که جز تخریب چیزی از خود بر جا نخواهد گذاشت. از دید اسلام این مدیریت محکوم است و مورد انتقاد بوده وتحت هیچ شرایطی تجویز نمی شود . 

مفهوم مدیریت در اسلام یک هدف عمده دارد و آن تأمین مصالح ملت و از طرف دیگر اجرای عدالت و حق است و هیچ قانونگذاری جز ذات باریتعالی نمی تواند تشخیص دهندة مصالح واقعی انسان باشد و این تنها خداوند حکیم است که خالق انسان است و هادی او ، هدایت بسوی کمال و سعادت ، هم او می داند که چه راهی او ( انسان ) را بهتر به مقصد اصلی وهدف از خلقت و آفرینش می رساند.

 بر خلاف آنچه در سایر مدیریت ها مطرح است در خصوص هدف از مدیریت و رهبری در دین مبین اسلام آنچه مد نظر است و دارای اولویت می باشد ، اجرای قوانین در جامعه می باشد ،که نهایتاً سیر الی الله را محقق سازد و این خود بیانگر وسیله بودن آن است ، چون خداوند رضایتش در گرو خدمت به خلق و ستاندن حق مظلوم از ظالم و000 است .

     در نهایت در خصوص مقایسه مدیریت اسلامی و سایر مکاتب مدیریت می توانیم تفاوتها را به شکل ذیل مطرح نماییم : 

 1ـ هدف : هدف در مدیریت اسلامی عبارتست از رشد انسانها به نحوی که انسانیت جایگاه ویژه خود را در جان انسانها و اجتماع بیابد و بنا به این فرض تشکل ها ،‌ تجمع ها ، سیاست و تشکیلات باید به گونه ای باشند که با هدایت مدیریت های صالح ، انسانها را به رشد برسانند .

2ـ ماهیت : که در واقع امانتی از سوی خداوند و رب العالمین به انسان است نه حق طبیعی فرد یا بر گزیدگان بر مردم .

3ـ نیت : در حکومت اسلامی نیت ، انجام وظیفه و قرب به خداوند است نه بدست آوردن قدرت فردی یا گروهی.

4- ارزش : در نظام اسلامی مدیریت بر پایه ارزشهای ثابت الهی و غیر مادی بنا می شود و در مکاتب دیگر بر مبنای ارزشهای مادی ـ  قومی و حزبی جمعی قابل تغییر.

5- وسیله : وسیله در مدیریت اسلامی ، حقوق ، ضوابط و احکام اسلامی است و نه حقوق و ضوابط بشر ساخته و متغیر فردی یا گروهی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۵:۵۳
حسین حیدری تبار(استرون)

واژه های آموزش و پرورش

         واژه های آموزش و پرورش : واژه " پرورش " معادل " تربیت " نیست . بلکه هر گاه کلمه تربیت را با پسوند به کار ببریم مانند " تربیت بدنی " در این صورت تربیت در معنی محدود خود و با واژه پرورش معادل خواهد بود . زیرا در این حالت منظور از هر دو فراهم کردن شرایط لازم برای شکوفایی یک استعداد ( نه همه استعدادهای متربی ) معنی انتقال اطلاعات به حافظه فراگیر در نظر بگیریم ، نه تنها در مقابل پرورش یا تربیت قرار نمی گیرد ؛ بلکه اگر بتواند به شکوفایی استعداد یادگیری متربی منجر شود خود نوعی پرورش ( یا تربیت در معنی محدود ) خواهد بود . ( به کوشش : حسین استرون )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۵:۴۲
حسین حیدری تبار(استرون)

معاونان ثابت اداری وزارتخانه ها !

      در ماده یک لایحه قانونی تعیین معاونان ثابت اداری وزارتخانه ها مصوب 5 / 12 / 1336

آمده است : « به منظور ایجاد ثبات و دوام بیش تر در امور اداری و فراهم ساختنموجبات

بررسی و سنجش کافی در مسایل مربوط به تشکیلات اداری و همچنین برقرار کردن سازمان بهتر و روش و طریق موثر در جریان امور ، یک معاون ثابت اداری در نخست وزیری و در هر یک از وزارتخانه ها برای عهده دار شدن تشکیلات اداری تعیین خواهد گردید . معاون ثابت اداری برای مدت پنج سال انتخاب می شود و تجدید انتخاب وی بلامانع است » . در ماده شش این قانون آمده است : « برکناری معاون ثابت اداری فقط با تصویب هیات وزیران امکان پذیر است » . ( ۱)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱  احمد صافی . سازمان و قوانین آموزش و پرورش ایران ، 1384 . ص ص 35 34 .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۵:۳۸
حسین حیدری تبار(استرون)

معلم = نصف قشون روس !

         در کتاب مجموعه مقالات تقی زاده در تاریخ اوایل انقلاب مشروطیت ایران ( ص 300 ) آمده است :

     محمد علی شاه قاجار یک معلم روسی به اسم ( اسمیر نوف ) که نظامی روسی بود برای تعلیم زبان روسی به پسرش استخدام کرده بود . به دستور هیات وزیران ( زمان مشروطیت ) آقای حکیم الملک ، مامور اصلاح دربار شد . ایشان معلم روسی را جواب گفتند و همچنین به خدمت سه طبیب دربار که یکی روسی و یکی انگلیسی و دیگری فرانسوی بود ، خاتمه داده شد . روس ها از عزل معلم روسی فوق العاده برآشفته و بنای دوندگی و تقلا گذاشتند و حتی نماینده ی سیاسی روس اصرار کرد که به آن معلم اجازه بدهند لا اقل هفته ای یک ساعت به شاه جوان درس زبان روسی بدهد و در مقابل وعده می دادند که نصف قشون روس را از قزوین بر می گردانند .

        مرحوم نوّاب گفت : عجب ! حالا فهمیدیم که این معلم به قدر نصف اردوی روس اهمیت و ارزش دارد ! و ما چطور       می توانیم نصف قشون روس را از قزوین بر داشته و در باغ گلستان ( محل دربار ) جا بدهیم .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۵:۳۷
حسین حیدری تبار(استرون)

هرم دانش

      هرم دانش شامل سطوح زیر می باشد :

داده ، اطلاعات ، دانش و خرد .

داده (DATA ) :داده یک واقعیت از یک موقعیت و یا یک مورد از یک زمینه خاص بدون ارتباط با دیگر چیزهاست. در حقیقت، داده ها حقایق و واقعیتهای خام هستند. داده ها منعکس کننده تعاملات و مبادلات کامل و واحد و منسجمی هستند که تحت عنــوان جزء ناچیز از آنها یاد می شود. این اجزاء در پایگاه های داده، ذخیره و مدیریت می شوند .
      داده ها حداقل متن را دارند وبه تنهایی مفهوم موضوع بزرگتری را القا نمی کنند، تا زمانی که مورد پردازش واقع شوند. 12 و 100110 و JAN نمونه هایی از داده هستند. بدون ارائه توضیحات بیشتر، هیچ برداشتی از این سه داده صورت نمی پذیرد. هریک از این داده ها ممکن است بیانگر زمان، مقدار، وزن، مبلغ، اندازه، ماهی از سال و... باشند.

اطلاعات ( INFORMATION ) : اضافه کردن زمینه و تفسیر به داده ها و ارتباط آنها به یکدیگر، موجب شکل گیری اطلاعات    می شود. اطلاعات  داده های ترکیبی و مرتبط همراه با زمینه و تفسیر آن است. ارتباط داده ها ممکن است بیان کننده اطلاعات باشد. ممکن است صرفاً ارتباط  داده ها به اطلاعات منجر نگردد. مگر اینکه موجب درک مفهوم آنها باشد. اطلاعات در حقیقت داده های خلاصه شده را در بر      می گیرد که گروه بندی، ذخیره، پالایش، سازماندهی و تحلیل شده اند تا بتوانند زمینه را روشن سازند. می توان با بررسی اطلاعات به اتخاذ تصمیمات پرداخت. اطلاعات معمولاً شکل اعداد و ارقام، کلمات و گزاره های انباشته شده را به خود   

می گیرند و اعداد و گزاره ها را به صورت خلاصه شده ارائه می کنند.

دانش ( KNOWLEDGE) : اضافه کردن درک و حافظه به اطلاعات موجب توسعه طبیعی پس از اطلاعــــــات می گردد. خلاصه سازی هر چه بیشتر ( انباشت ) اطلاعات اولیه به دانش منجـــــر           می شود. دانش را در این حالت می توان بینش های حاصل از اطلاعات و    داده هایی تعریف کرد که می تواند به روش های مختلف و در شرایط گوناگون موثر و قابل تقسیم باشد. دانش به حداقل رساندن جمع آوری و خواندن اطلاعات است نه افزایش دسترسی به اطلاعات. دانش کارآمد کمک می کند تا اطلاعات و داده های ناخواسته حذف شوند.
       دانش یک ادراک و فهم است که از طریق تجربه، استدلال، درک مستقیم و یادگیری حاصل می شود.
      زمانی که افراد دانش خود را به اشتراک می گذارند، دانش هریک افـــزایش        می یابد و از ترکیب دانش یک فرد با افراد دیگر، دانش جدید حاصل می شود .

خرد (  WISDOM) : آخرین مرحله، حرکت از دانش به خرد و کمال است. خرد همان کاربرد دانش است. اگر شخصی اثر غذای پرچرب را در چاقی بداند اما بدون توجه به آن در خوردن پرهیز نداشته باشد، فرد خردمندی نیست، چرا که از دانشی آگاهی داشته که آن را به کار نگرفته است. (۱ )

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱  میثم نوروزیان . کاربرد مدیریت دانش در بخش دولتی .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۵:۳۵
حسین حیدری تبار(استرون)

عملکرد ، بازدهی ، کارایی ، اثربخشی ، بهره وری

        این پنج واژه گاهی اوقات به صورت مترادف به کار برده می شوند و تا جایی که نگارنده بررسی نموده ، در آثار مدیریتی همه آن ها با هم مورد استفاده قرار نگرفته یا به راه تمیز بین آن ها اشاره نشده است .  

عملکرد = انجام کار

بازدهی = انجام کار با کم ترین هزینه .

کارایی = انجام کار درست با کم ترین هزینه ( نسبت برونداد به درونداد) .

اثربخشی = انجام کار درست بهشیوهدرست ( تحقق اهداف ) .

بهره وری = انجام کار درست به شیوه درست و با کم ترین هزینه ( کارایی + اثربخشی ) .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۵:۳۱
حسین حیدری تبار(استرون)

ضمن تبریک به مناسبت آغاز سال تحصیلی و بهار تعلیم و تربیت به همه ی جویندگان دانش، سخن یکی از متفکران را به همه ی این عزیزان هدیه می کنم:

« اگر کسی چشمی داشته باشد که ببیند، مغزی داشته باشد که در باره ی آنچه دیده است، شک کند، و زبانی داشته باشد که در باره ی شک خویش سؤال کند و برای یافتن پاسخ سؤال خویش، در صدد کسب اطلاعات برآید، این فرد جوهر و عصاره ی دانش بشری را در خود دارد و اوست که می تواند به حقایق پی ببرد.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۵:۱۶
حسین حیدری تبار(استرون)